مناجات سال نویی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بهار، با تو بهار است، بیتو پاییز است بدون روی تو این روز و شب غمانگیز است تو حـالِ خـوب دلی یا مـحـوّل الاحـوال دلِ بدون حضورت ز غصه لبریز است تـویی که گـوشـهنـگـاهـت بلا بـگـرداند وگرنه خاک زمین بی رُخت بلاخیز است اگر کِـشـی تو ز دسـتـان خـالیام دامـن برای روز قیامت چه دست آویز است؟ صـدا بـزن تو مـرا وقـت مُـردنـم مـولا که گوش عاشقتان وقت مرگ هم تیز است اگر که خـیـل جـهـانـی شـونـد قـربـانـی به راه همچو تویی، بیبها و ناچیز است تو در حجاز بخوان از شهید دشت عراق بخوان که لحن تو زان غصه اشکآمیز است |